درمحدوده ی چشم تو گیرم
گیرم که بمانم
یا بمیرم
+با نگاهی به بیت شعر جناب نظری
بخون و ببین
من ختمکنندة راه اوصیا هستم و به وسیلة من خدا بلاها را از اهل بیت من و شیعیانم دفع مینماید.
(غیبت شیخ طوسی، ص ٢٤٦)
باشگاه خبرنگاران جوان
عجب شاه بیتی:)
+ساعت کامنت قشنگی!
مخاطب منم؟
حتمااااااا
دیدم از دور بر افروخته سیمای تو راخواندم از نرگس بیمار تو غمهای تو رامن که هرگز نگشودم به کسی چشم نیازدارم امروز به جان تو تمنای تو رابخدا میکشدم حسرت این غم که چو شمعنکنم گرم چرا خلوت شبهای تو راگردش چشم سیه مست تو سرمستم کردبه جهانی ندهم مستی صهبای تو رادر دلم مهر کسی خانه نکرده ست بیاخانه خالیست نگه داشته ام جای تو راسر ببالین نگذارم من شوریده مگرتکیه گاه سر شورریده کنم پای تو راهمه سرگرم تماشای بهارند "کمال"نفروشد به گل و لاله تماشای تو را
همتی که کنم به خیال تو گذر بر سر قاف منست جای تو را
عجب شاه بیتی:)
+ساعت کامنت قشنگی!
مخاطب منم؟
حتمااااااا
دیدم از دور بر افروخته سیمای تو را
خواندم از نرگس بیمار تو غمهای تو را
من که هرگز نگشودم به کسی چشم نیاز
دارم امروز به جان تو تمنای تو را
بخدا میکشدم حسرت این غم که چو شمع
نکنم گرم چرا خلوت شبهای تو را
گردش چشم سیه مست تو سرمستم کرد
به جهانی ندهم مستی صهبای تو را
در دلم مهر کسی خانه نکرده ست بیا
خانه خالیست نگه داشته ام جای تو را
سر ببالین نگذارم من شوریده مگر
تکیه گاه سر شورریده کنم پای تو را
همه سرگرم تماشای بهارند "کمال"
نفروشد به گل و لاله تماشای تو را
همتی که کنم به خیال تو گذر
بر سر قاف منست جای تو را