نیمشب همدم من دیده گریان من است ناله مرغ شب از حال پریشان من است خنده ها برلب من بود و کس آگاه نشد زین همه درد خموشانه که بر جان منست قافل از حق شدم و قافله عمر گذشت ناله ام زمزمه روح پریشان منست در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل گفت خاموش که او طفل دبستان من است مهدی سهیلی
به نظرم هر دو گزینه یکیه عه خراب شد لینک ! چه جالب !فقط تبدیلش نکنه به فورمول فیزیک ما موافقیم کاش شیعه باشیم :)
نه عزیز. کسی که به راه رفت منظور هدایت شدن ، کسی که به راه آمد یه جورکوتاه آمدن ه(البته اگه اون "به" رو نبینیم) هووووم +موافقم.همراه با شیمی +امیدوار باشیم
منظورم بیراهه ایست که میان بُر باشه
بله
نیمشب همدم من دیده گریان من است
ناله مرغ شب از حال پریشان من است
خنده ها برلب من بود و کس آگاه نشد
زین همه درد خموشانه که بر جان منست
قافل از حق شدم و قافله عمر گذشت
ناله ام زمزمه روح پریشان منست
در بر عشق بسی دم زدم از رتبت عقل
گفت خاموش که او طفل دبستان من است مهدی سهیلی
گاهی هم باید به بیراهه رفت یا از بیراهه رفت
به بیراهه که بدِ
حالا " از" رو میشه گفت
با این حساب دایما در حال به راه اومدنم
به نظرم هر دو گزینه یکیه


عه خراب شد لینک !
چه جالب !فقط تبدیلش نکنه به فورمول فیزیک ما موافقیم
کاش شیعه باشیم :)
نه عزیز.


کسی که به راه رفت منظور هدایت شدن ، کسی که به راه آمد یه جورکوتاه آمدن ه(البته اگه اون "به" رو نبینیم)
هووووم
+موافقم.همراه با شیمی
+امیدوار باشیم
من که نه میرم نه میام:|
گاهی هم باید به راه بیایی
شنیدی میگن" با فلان موضوع یا فلان کس راه اومد"؟